کهکشان بی رنگ
 
 

مصرف پروتئین سویا منجر به کاهش کلسترول بد خون و افزایش کلسترول خوب خون می شود.

 

دکتر فروزان صالحی، کارشناس دفتر بهبود تغذیه جامعه وزارت بهداشت ضمن بیان این مطلب اظهار داشت: روغن زیتون، مغزها و دانه ها، حاوی نوعی از اسیدهای چرب هستند که اگر به میزان متوسط استفاده شوند به کاهش سطح کلسترل بد خون کمک می کنند.

 

وی افزود: میوه ها و سبزی ها حاوی ویتامین های آنتی اکسیدان (ضد سرطان)، مواد معدنی و مواد مغذی مفیدی هستند که سبب متوقف کردن آسیب به دیواره رگ ها و در نتیجه کاهش خطر ابتلا به بیماری های قلبی و عروقی می شوند.

 

دکتر صالحی با اشاره به این که سبزیجات و میوه ها دارای ویتامین زیاد و فیبر بالا هستند، ‌تصریح کرد: میوه ها و سبزی ها جزو مهمی از یک رژیم غذایی سالم هستند که مصرف روزانه و به مقدار کافی آنها می تواند نقش مهمی در پیشگیری و درمان بیماری های مزمنی چون دیابت نوع ۲، بیماری های قلبی عروقی، سکته مغزی، سرطان و چاقی داشته باشد.

 

به گفته وی، نان های سبوس دار از جمله بربری، سنگک و نان جوی سبوس دار حاوی ویتامین B زیاد بوده و کاهش دهنده چربی خون نیز هستند.

 

کارشناس دفتر بهبود تغذیه جامعه گفت: بهترین روغن برای افراد مبتلا به بیماری های قلب و عروق، روغن مایع ذرت و آفتابگردان برای پخت غذا و خصوصاً روغن کانولا و روغن زیتون روی سالاد است .

وی با بیان این که مصرف ماهی نقش مهمی در حفظ و ارتقای سلامت قلب و عروق قلب دارد،‌ ابراز داشت: فقط ماهی هایی که کباب می شوند و یا با بخار پخته می شوند می توانند موجب سلامتی قلب و عروق شوند، در حالی که ماهی سرخ شده در روغن و در حرارت بالا از این نظر، بی خاصیت خواهد بود.




یک شنبه 9 بهمن 1390برچسب:, :: 5:42 ::  نويسنده : رحمانی

            برادران جدا نشدنی فرانسوی، میلیاردرهای خوشبو!

بسیاری از شرکت های معتبر تجاری توسط اعضای یک خانواده اداره می شود و یا پس از بازنشستگی پدربزرگ به پسرش و سپس به نوه او رسیده است. این تجارت خاندانی در بسیاری از کشورهای دنیا، یکی از رموز موفقیت محسوب می شود.

جرارد و آلن ورثیمر، برادران فرانسوی نیز اکنون با مدیریت شرکتی که از پدر بزرگ خود به ارث برده اند، یکی از بانفوذ ترین تجار این کشور محسوب می شوند.

پیر پسر ژاک ورثیمر و آلنه فیشر پدربزرگ جرارد و آلن است که با تلاش و کوشش بسیار توانست شرکت تولید کننده عطر و لوازم آرایشی " هاوس اف شنل " را تاسیس کند. شرکتی که جرارد و آلن را جزو برترین ثروتمندان فرانسه قرار داد.

جرارد متولد سال 1950 میلادی و یک سال کوچک تر از آلن است. این دو برادر به سلطان عطر و ادکلن فرانسه مشهور هستند و فعالیت آنها در این زمینه به رشد شرکت هاوس اف شنل کمک بزرگی کرده است. اکنون ریاست این شرکت در اختیار برادر بزرگ تر یعنی آلن است و جرارد نیز به عنوان یکی از اصلی ترین سهامداران این برند، از اعضای کلیدی آن محسوب می شود. بر اساس گزارش های منتشر شده، این دو برادر به شدت عاشق فعالیت های تجاری خود هستند و علاوه بر آن هر دو به سوارکاری علاقمند هستند و به همین دلیل چندین جایگاه و زمین مسابقه دارند که معروف ترین آنها " پرسل فارم " در فرانسه  و یا " ورثیمر فارم " در ایالات متحده آمریکا است.

شرکت خصوصی هاوس اف شنل در زمینه ی مد فعالیت می کند. این شرکت در دهه ی 10 میلادی توسط کوکو شنل آغاز به کار کرد. این شرکت بعدها توسط گلوریالی و ورونیکا کلمن از فرزندان پیر ورثیمر که از شریکان کوکو محسوب می شد، به فعالیت هایش در بازارهای فرانسه ادامه داد.

با مدیریت زنانه گلوریا ورنیکا، هاوس اف شنل در سال 1925 نخستین البسه خود را وارد بازار کرد. آنها توانستند با ارائه مدل های جدید، صنعت پوشاک فرانسه را تغییر دهند. موفقیت های پی در پی سبب شد تا این شرکت به تولید لوازم آرایشی - بهداشتی، از جمله ارائه بهترین عطر و ادکلن ها به بازار روی آورد. تحول در این بازار برند هاوس اف شنل را به سرعت بین اهالی پاریس و لندن مشهور و محبوب کرد.

چند سال بعد، مدیران این برند تصمیم گرفتند تا فروشگاهی را با نام " شنل مودز " در پاریس راه اندازی کنند و برای تبلیغ بیشتر از هنرپیشگان زن فرانسوی دعوت کردند تا از این فروشگاه بازدید کنند. پس از کنترل این شرکت توسط جرارد و آلن ورثیمر، هاوس اف شنل به غیر از فعالیت در زمینه مد و لوازم آرایشی به ارائه مجموعه های جواهر و طلا پرداخت. در سال 1932، شنل نخستین نمایشگاه جواهر و طلای خود را افتتاح کرد و به ارائه بهترین مجموعه ها از الماس پرداخت.

آلن و جرارد معتقدند که تبلیغات می تواند حوزه فعالیت آنها را گسترش دهد، از همین رو با دعوت از نیکول کیدمن نخستین فیلم تبلیغاتی خود را پخش کردند. در این فیلم که کیدمن نقش مشهورترین زن جهان را بازی می کند و رودریگو سانتورو یکی از هنرپیشگان معروف برزیلی، نقش نویسنده ای را در اختیار دارد که عاشق کیدمن است. برای ساخت این فیلم که توسط کارگردانان موفق جهانی ساخته شد، ماه ها زمان صرف شد. در نهایت این فیلم سه دقیقه ای که حدود 22 میلیون یورو برای برادران ورثیمر هزینه در بر داشت، عنوان گران ترین تبلیغ در تاریخ جهان را به خود اختصاص داد.



«گفتگو با مردی خردمند و دانا به یک ماه مطالعه کتاب می ارزد.»

ضرب المثل چینی

آیا عجیب نیست که فردی خردمند و دانا در مکان و زمان درست می تواند مسیر زندگی شما را تغییر دهد؟ این همان چیزی است که در زندگی من رخ داد. وقتی 14 ساله بودم، با اتومبیل هایی که رایگان مرا سوار می کردند، از هوستون، تگزاس و آل پاسو، به کالیفرنیا می رفتم. به دنبال رؤیاهایم بودم و خورشید همسفرم بود. به خاطر ضعفهایم از مدرسه اخراج شده بودم و این سبب شد که بر عظیم ترین امواج دنیا، موج سواری کنم. ابتدا در کالیفرنیا و بعد در هاوایی، جایی که بعدها در آنجا سکونت کردم.

وقتی به آل پاسو رسیدم، پیرمرد بی خانمانی را در گوشه خیابان دیدم. او مرا دید و راهم را سد کرد. از من پرسید که آیا از خانه فرار کرده ام. فکر می کنم علت این سؤال، این بود که من هنوز خیلی جوان بودم. به او گفتم: «دقیقا نه آقا.»

پیرمرد تا بزرگراه هوستون مرا رساند و برایم دعا کرد و گفت: «مهم این است که آنچه در قلبت است دنبال می کنی، پسرم.»

بعد پیرمرد مرا به نوشیدن فنجانی چای دعوت کرد. به طرف مغازه ی نوشیدنی فروشی رفتیم و روی چهار پایه های چرخانی نشستیم.

پس از آنکه چند دقیقه ای با هم حرف زدیم، پیرمرد مهربان به من گفت که دنبالش بروم. گفت چیز استثنایی دارد که می خواهد به من نشان دهد. از چند چهار راه گذشتیم و به کتابخانه ی ملی شهر آل پاسو رسیدیم. از پله ها بالا رفتیم و جلوی میز اطلاعات ایستادیم. پیرمرد با خانم مسنی صحبت کرد و از او خواست تا دقایقی مواظب وسایل من باشد تا ما به کتابخانه برویم. وسائلم را نزد آن زن گذاشتم که قیافه ای مانند مادربزرگها داشت و وارد راهروی بزرگ مطالعه شدیم.

ابتدا پیرمرد مرا به طرف میزی راهنمایی کرد و از من خواست بنشینم و چند دقیقه منتظر بمانم تا در قفسه ها دنبال چیزی بگردد. چند دقیقه بعد با چند کتاب قدیمی در دست برگشت و آنها را روی میز گذاشت. سپس کنار من نشست و با جملات خاصی صحبتهایش را آغاز کرد که زندگی مرا دگرگون کرد. او گفت: «می خواهم دو چیز به تو بیاموزم. اول اینکه هرگز در مورد کتاب از روی جلدش قضاوت نکن. زیرا جلد می تواند تو را فریب دهد.» سپس در ادامه گفت: «شرط می بندم فکر می کنی من بی خانمان و ولگردم، این طور نیست مرد جوان؟»

گفتم: «خب، بله، فکر می کنم آقا.»

«خوب مرد جوان، می خواهم کمی غافلگیرت کنم. من یکی از ثروتمندترین مردان دنیا هستم. شاید هر چیزی را که هر انسانی می خواهد داشته باشم. و تمام چیزهایی را که می شود با پول خرید، دارم. اما یک سال پیش همسرم فوت کرد و از آن پس به زندگی عمیق تر می نگرم. من متوجه شدم که در زندگی چیزهایی وجود دارد که هنوز تجربه نکرده ام. یکی از آنها زندگی کردن در خیابانها مثل یک ولگرد بود. با خودم عهد کردم که تا یک سال مانند ولگردها زندگی کنم. در یک سال گذشته از شهری به شهر دیگر رفتم و خانه به دوش بودم. می بینی؟ نباید یک کتاب را از روی جلدش قضاوت کنی. زیرا جلد کتاب ممکن است تو را فریب دهد.

دوم اینکه بیاموزی چگونه کتاب بخوانی. زیرا تنها یک چیز است که نمی شود از تو گرفت و آن هم خرد و دانایی توست.»

در این لحظه دستش را دراز کرد و دستم را گرفت و روی کتابهایی گذاشت که از قفسه آورده بود. آن کتابها نوشته های افلاطون و ارسطو بودند. ادبیات جاودان یونان و روم باستان.

سپس پیرمرد مرا نزد خانم مسن و مهربان برد، از پله ها پایین رفتیم و به خیابان رسیدیم. درست همانجایی که یکدیگر را ملاقات کرده بودیم. هنگام وداع، از من خواست هرگز آنچه را به من آموخته است، فراموش نکنم.

من هم فراموش نکردم.

جان اف. دی مارتینی



NESTREST یک پناهگاه مناسب برای مدیتیشن و آرامش به حالت تعلیق و در هوای آزاد می باشد.

این پناهگاه که به شکل لانه ی پرندگان است، توسط فرد فرتی و دانیل پازت طراحی و ساخته شده است و شما به راحتی می توانید آن را در حیاط خانه تان قرار دهید.

تصاویر بیشتر را در ادامه مطلب جست وجو کنید.



ادامه مطلب ...


  هر ساله، تیم Iglu – Dorf روستاهای اسکیمویی را در هفت مکان مختلف در کوه های آلپ و کوه های پیرنه می سازند.

حدود ۳۰۰۰ تن برف برای ایجاد هر کلبه اسکیمو مورد استفاده قرار می گیرد. در این روستاهای اسکیمویی هتل، مجموعه ای از تونل ها و خانه ها ی اسکیموی کوچک به عنوان اتاق خصوصی ساخته می شود.

هنرمندان خلاق دیوارهای این هتل ها را با مجسمه های یخی جالبی تزیین می کنند.

تصاویر بیشتر در ادامه مطلب منتظر شمااست.



ادامه مطلب ...


«هر کسی برای رسیدن به موفقیت به قدردانی نیاز دارد، اما افراد کمی این نیاز را بیان می کنند. همچون پسر کوچولویی که به پدرش گفت: «بیا دارت بازی کنیم. من پرتاب می کنم، تو بگو عالی است!»

بهترین نکته ها و حکایتها

در مسابقه ای از فران تارکن تون، توپ پخش کن تیم راگبی مینه سوتا وایکینگ خواستند که راه بازیکنانی را که به افراد تیمش حمله می کنند، سد کند. در بازی راگبی پخش کنندگان توپ هرگز این کار را نمی کنند، به همین دلیل معمولا جثه شان کوچکتر از مدافعان است. بنابراین سد کردن راه بازیکنان خط حمله، برای شان بسیار خطرناک است.

اما تیم عقب بود و برای جبران این عقب ماندگی، به روش غافلگیر کننده ای نیاز داشتند. تارکن تون دست به کار شد و تیمش را برنده کرد.

روز بعد که با سایر اعضای تیم فیلم را بازبینی می کردند، تارکن تون انتظار داشت برای کاری که کرده است، تشویقش کنند. اما از او قدردانی نکردند.

بعد از جلسه تارکن تون نزد مربی اش، آقای گرانت رفت و گفت: «کار مرا دیدید، مگر نه؟ چرا در این باره چیزی به من نگفتید؟»

گرانت پاسخ داد: «بله دیدم، کارت عالی بود. ولی تو همیشه جدی و سختکوش هستی. فکر کردم لازم نیست حرفی به تو بزنم.»

تارکن تون در پاسخ گفت: «اگر می خواهی باز هم این کار را بکنم، تشویقم کن!»

دون مارتین



به گزارش آپام، به نوشته ی بیوتی لایف: در این پست شما را با ویلای پیر کاردین، خانه ای به شکل حباب آشنا می کنیم. این شاهکار معماری مدرن که در ۱۰ کیلومتری شهر کن قرار دارد در سال ۱۹۸۹ ساخته شده است. در ابتدا، ساخت این پروژه توسط یک صنعتگر ثروتمند آغاز شد، اما او قبل از پایان ساخت و ساز درگذشت. سپس کاردین این بنا را پیدا کرد و ۵۰ میلیون فرانک بر روی آن سرمایه گذاری کرد. این ویلا “Palais Bulles” نام دارد و برای آن مساحتی حدود ۱۲۰۰ متر مربع اختصاص داده شده است. علاوه بر این در مناطق اطراف این ویلای بی نظیر یک سالن آمفی تئاتر با ظرفیت ۵۰۰ نفر و یک باغ با استخر ساخته شده است.

این خانه دارای ۲۸ اتاق خواب گرد شبیه به حباب صابون است. اتاق نشیمن به مبلمانی مرجانی رنگ و کروی شکل مجهز شده است. برای ساخت این خانه به جای چوب و فلز از پلاستیک، فوم و پلی استر استفاده شده است.

برای مشاهده تمامی عکس های این ویلای زیبا به ادامه مطلب مراجعه نمایید.



ادامه مطلب ...


برای مشاهده ادامه این تصاویر زیبا به ادامه مطلب بروید.



ادامه مطلب ...


پنج شنبه 6 بهمن 1390برچسب:از زبان یک پسر کوچک, :: 6:30 ::  نويسنده : رحمانی

در سال 1992 من و همسرم به آلمان رفتیم و با سه خانواده دوست داشتنی آشنا شدیم. اخیرا یکی از آن خانواده ها برای بازدید از آیوا به خانه ما آمدند.

دوستان ما، ریموند و تونی، در شهر صنعتی رور آلمان زندگی می کردند. این منطقه در جنگ جهانی دوم به شدت بمباران شد. شوهر من معلم تاریخ است و از آنها خواست از خاطرات جنگ برای مان تعریف کنند. ریموند داستانی را تعریف کرد که چشمان ما را از اشک لبریز نمود.

چیزی به پایان جنگ نمانده بود که ریموند _ که پسر بچه کوچکی بود _ دو چتر باز دشمن را دید که از آسمان پایین می آمدند. مثل خیلی ها، ریموند یازده ساله نزد پلیس رفت و آمدن آن ها را خبر داد. پلیس به سراغ آنها رفت تا دستگیرشان کند و بعد هم قرار شد چتر بازان انگلیسی را به زندان حومه شهر ببرند. مردم شهر که از بمباران ناراحت بودند، فریاد زنان گفتند: «آنها را بکشید! آن ها را بکشید!»

چتر بازها که پایین آمدند، مردم رور داشتند به باغها و مزارع ویران خود رسیدگی می کردند. برای همین با بیل و چنگک و هر چه در دست شان بود، به آن ها حمله کردند. ریموند به صورت چتر بازهای انگلیسی نگاه کرد. آن ها 19 یا 20 ساله و هنوز خیلی جوان بودند. ریموند دید آن ها سخت ترسیده اند. آن دو پلیس هم جلوی جمعیت خشمگین را نمی گرفتند.

ریموند می دانست که باید کاری کند و کرد! او خودش را میان چتر بازان انگلیسی و جمعیت خشمگین قرار داد و به مردم نگاه کرد و فریاد زد که صبر کنید. مردم که قصد نداشتند پسرک را زخمی کنند، لحظه ای صبر کردند. ریموند فریاد زد: «به این زندانی ها نگاه کنید. آن ها خیلی جوان هستند و فرقی با پسرهای جوان شما ندارند. آنها همان کاری را می کنند که پسرهای شما می کنند. برای کشورشان می جنگند. اگر پسرهای شما همین الان در کشوری خارجی اسیر جنگی باشند، دوست دارید مردم آن کشور آنها را بکشند؟ به خاطر خدا به این جوانها صدمه نزنید.»

مردم با حیرت به حرفهای ریموند گوش دادند و خجالت کشیدند. زنی از میان جمعیت فریاد زد: «باید آنقدر بی فکر باشیم که یک پسر بچه به ما بگوید چه کار درست و چه کار غلط؟»

اما جمعیت بی اعتنا به او پراکنده شد. ریموند هرگز نگاه سرشار از شکر گزاری و آسودگی آن دو جوان انگلیسی را فراموش نکرد و از خداوند خواست که آنها زندگی توأم با سعادت و خوشبختی و شادی داشته باشند و هرگز پسرک کوچکی که آنها را نجات داده بود، فراموش نکنند.

 الاین مک دونالد




تام شراک رئیس آکادمی علوم و هنرهای سینمایی و جنیفر لارنس بازیگر آمریکایی سه‌شنبه عصر به وقت تهران در یک نشست مطبوعاتی در سالن ساموئل گلدوین تیه‌تر در بورلی هیلز اسامی نامزدهای ۲۴ بخش جوایز اسکار ۲۰۱۲ را اعلام کردند.

 

در بخش اسکار بهترین فیلم ۹ فیلم نامزد دریافت جایزه شده‌اند. آکادمی امسال با تغییر قوانین این بخش این امکان را ایجاد کرد که در بخش بهترین فیلم بین پنج تا ۱۰ فیلم رقابت کنند.

 

«هوگو» مارتین اسکورسیزی در ۱۱ بخش بخت دریافت جوایز اسکار ۲۰۱۲ را دارد و فیلم صامت و سیاه و سفید «هنرمند» به کارگردانی میشل هازاناویسیوس در ۱۰ بخش نامزد اسکار است.

 

مرور تاریخ برگزاری جوایز اسکار نشان می‌دهد در دو سوم موارد فیلم‌هایی که بیشترین تعداد نامزدی را داشتند، در نهایت اسکار بهترین فیلم را هم دریافت کردند. تازه‌ترین نمونه «گفتار پادشاه» است که پارسال نامزد ۱۲ جایزه اسکار شد و در نهایت چهار جایزه شامل اسکار بهترین فیلم را دریافت کرد.

 

«جدایی نادر از سیمین» اصغر فرهادی که به نمایندگی از ایران برای حضور در بخش فیلم خارجی‌زبان به آکادمی علوم و هنرهای سینمایی معرفی شده بود، جدا از نامزدی در این بخش در بخش بهترین فیلمنامه غیراقتباسی نیز نامزد دریافت جایزه است.

 

هشتاد و چهارمین دوره جوایز اسکار ۲۶ فوریه (دوشنبه هشتم اسفند به وقت ایران) در کداک تیه‌تر لس آنجلس برگزار و به طور زنده از شبکه ای‌بی‌سی پخش خواهد شد. بیلی کریستال برای هشتمین بار مجری مراسم است.

 

فهرست نامزدهای ۲۴ بخش هشتاد و چهارمین دوره جوایز اسکار به شرح زیر است:

 

بهترین فیلم: «هنرمند»، «فرزندان»، «فوق‌العاده بلند و بیش از حد نزدیک»، «کمک»، «هوگو»، «نیمه‌شب در پاریس»، «مانیبال»، «درخت زندگی»، «اسب کارزار»

 

بهترین بازیگر مرد: دامین بشیر، «یک زندگی بهتر» / جرج کلونی، «فرزندان» / ژان دوژاردن، «هنرمند» / گری اولدمن، «تعمیرکار، خیاط، سرباز، جاسوس» / براد پیت، «مانیبال»

 

بهترین بازیگر زن: گلن کلوز، «آلبرت نابز» / وایولا دیویس، «کمک» / رونی مارا، «دختری با خالکوبی اژدها» / مریل استریپ، «بانوی آهنین» / میشل ویلیامز، «هفته من با مریلین»

 

بهترین بازیگر مرد مکمل: کنت برانا، «هفته من با مریلین» / جونا هیل، «مانیبال» / نیک نولتی، «جنگجو» / کریستوفر پلامر، «تازه‌کارها» / ماکس فون سیدو، «فوق‌العاده بلند و بیش از حد نزدیک»

 

بهترین بازیگر زن مکمل: بره‌نیس بژو، «هنرمند» / جسیکا چاستین، «کمک» / ملیسا مکارتی، «ساقدوش‌ها» / جنت مکتیر، «آلبرت نابز» / اوکتاویو اسپنسر، «کمک»

 

بهترین کارگردانی: میشل هازاناویسیوس، «هنرمند» / الکساندر پین، «فرزندان» / مارتین اسکورسیزی، «هوگو» / وودی آلن، «نیمه‌شب در پاریس» / ترنس مالیک، «درخت زندگی»

 

بهترین فیلم خارجی‌زبان: «کله‌شق»، میشائیل آر. روسکام، بلژیک / «پانویس»، جوزف سدار، رژیم صهیونیستی / «در تاریکی»، آنی‌یژکا هولاند، لهستان / «آقای لازار»، فیلیپ فالاردو، کانادا / «جدایی نادر از سیمین»، اصغر فرهادی، ایران

 

بهترین فیلم بلند انیمیشن: «یک گربه در پاریس» / «چیکو و ریتا» / «پاندای کونگ‌فوکار ۲» / «گربه چکمه‌پوش» / «رنگو»

 

بهترین فیلمنامه اقتباسی: الکساندر پین و نت فاکسن و جیم راش، «فرزندان» / جان لوگان، «هوگو» / جرج کلونی، گرانت هسلو و بو ویلمن، «عید مارس» / استیون زیلیان، آرون سورکین و استن چروین، «مانیبال» / بریجیت اُکانر و پیتر استراگان، «تعمیرکار، خیاط، سرباز، جاسوس»

 

بهترین فیلمنامه غیراقتباسی: میشل هازاناویسیوس، «هنرمند» / آنی مامولو و کریستین ویگ، «ساقدوش‌ها» / جی. سی. چاندور، «Margin Call» / وودی آلن، «نیمه‌شب در پاریس» / اصغر فرهادی، «جدایی نادر از سیمین»

 

بهترین فیلمبرداری: «هنرمند»، «گیوم شیفمان / «دختری با خالکوبی اژدها»، جف کرانوث / «هوگو»، رابرت ریچاردسن / «درخت زندگی»، امانوئل لوبزکی / «اسب کارزار»، یانوش کامینسکی

 

بهترین تدوین: «هنرمند»، آن-سوفی بیون و میشل هازاناویسیوس / «فرزندان»، کوین تنت / «دختری با خالکوبی اژدها»، آنگوس وال و کرک بکستر / «هوگو»، تلما شونمیکر / «مانیبال»، کریستوفر تلفسن

 

بهترین طراحی هنری: «هنرمند»، لارنس بنت و گرگوری اس. هوپر / «هری پاتر و یادگاران مرگ: قسمت ۲»، استیوارت کریگ و استفنی مک‌میلان / «هوگو»، دانته فرتی و فرانچسکا لو شیاوو / «نیمه‌شب در پاریس»، آن سیبل، هلن دوبروی / «اسب کارزار»، ریک کارتر، لی ساندالس

 

بهترین طراحی لباس: «ناشناس»، لیسی کریستی / «هنرمند»، مارک بریجز / «هوگو»، سندی پائل / «جین ایر»، مایکل اکانر / «دبلیو. ای.»، آریان فیلیپس

 

بهترین چهره‌پردازی: «آلبرت نابز»، مارشیال کورنویل، لین جانسن و متیو دبلیو. مانگل / «هری پاتر و یادگاران مرگ قسمت ۲»، نیک دادمن، آماندا نایت و لیسا تامبلین / «بانوی آهنین»، مارک کولیه و جی. روی هلاند

 

بهترین موسیقی: «ماجراهای تن تن»، جان ویلیامز / «هنرمند»، لودوویک بورس / «هوگو»، هوارد شور / «تعمیرکار، خیاط، سرباز، جاسوس»، آلبرتو ایگلسیاس / «اسب کارزار»، جان ویلیامز

 

بهترین ترانه: «ماپت‌ها»، برت مکنزی («آدم یا ماپت» / «ریو»، سرجو مندس، کارلینوس براون و سیدا گرت («Real in Rio»)

 

بهترین صداگذاری: «دختری با خالکوبی اژدها»، «هوگو»، «مانیبال»، «ترانسفورمرها: تاریکی ماه»، «اسب کارزار»

 

بهترین تدوین صدا: «راندن»، «دختری با خالکوبی اژدها»، «هوگو»، «ترانسفورمرها: تاریکی ماه»، «اسب کارزار»

 

بهترین جلوه‌های تصویری: «هری پاتر و یادگاران مرگ: قسمت ۲»، «هوگو»، «فولاد واقعی»، «ظهور سیاره میمون‌ها»، «ترانسفورمرها: تاریکی ماه»

 

بهترین مستند بلند: «Hell and Back Again»، دانفونگ دنیس و مایک لرنر / «اگر یک درخت بیفتد: داستانی از جبهه آزادی‌بخش زمین»، مارشال کاری و سام کولمن / «بهشت از دست رفت: برزخ»، جو برلینگر و بروس سینوفسکی / «پینا»، ویم وندرس / «شکست‌نخورده»، دانیل لینزی، تی. جی. مارتین و ریچ میدلماس

 

بهترین مستند کوتاه: «آرایشگر بیرمینگام: سرباز پیاده جنبش حقوق مدنی»، رابین فرایدی، گیل دولگین / «خدا الویس بزرگ‌تر است»، ربکا کامیسا و جولی اندرسن / «حادثه در بغداد نو»، جیمز اسپیون / «Saving Face » ساخته دانیل یونگ، شارمین عبید-شینوی / «سونامی و شکوفه گیلاس»، لوس واکر و کایرا کارستنسن

 

بهترین فیلم کوتاه انیمیشن: «یکشنبه»، پاتریک دویون / «کتاب‌های پرنده شگفت‌انگیز آقای موریس لسمور»، ویلیام جویس / «لا لونا»، انریکو کاساروسا / «یک پیاده‌روی صبحگاهی»، گرانت ارکارد و سو گافی / «طبیعت وحشی»، آماندا فوربیس و وندی تیلبی

بهترین فیلم کوتاه زنده: «Pantecost»، پیتر مکدانلد / «راجو»، ماکس زاهل، استفن ژیرن / «ساحل»، تری جرج / «دیوانه زمان»، اندرو باولر و ژی‌ژی کوسی / «توبا آتلانتیک»



درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان کهکشاه بی رنگ و آدرس zxa.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:







javahermarket